در چند روز اخیر شاید بیشترین بحثی که در فضای مجازی صورت گرفته سر شرکت کردن و نکردن در انتخابات ریاست جمهوری بوده ...
نکته قابل توجه اینکه شرکت کنندگان از مخالفان ( تحریمی ها ) می خواهند که به آداب و اصول دموکراسی پایبند باشند و همینطور به رای اکثریت احترام بگذارند!
حال سوال بنده این است در رژیمی که ٣٤ سال همه جوره تمام مخالفان خود را به بد ترین وجه سرکوب کرده و در جواب کوچکترین اعتراض؛ زندان - شکنجه - تجاوز و در نهایت به اعدام منجر شده .. و شما با رای دادن به این نظام که در دنیا جزو بی آبروترین هااست مشروعیت دادید، چه گونه انتظار احترام دارید؟
رهبری که از بین نزدیکان و با وفا ترین یارانش که همگی دارای کارنامه سیاه هستند، چند نفری را در سبدش ریخت تا شما یکی را انتخاب کنید، دلخوش کرده اید که بر خلاف نظر رهبر شخصی را برگزیده اید ؟! یا گوش به روباه صفتانی همانند هاشمی و خاتمی داید که در کارنامه اعمالشان به تنها موردی که هرگز بر نخورده ایم همان رعایت آداب و اصول دموکراسی است.
هموطن این شما بودید که برای دموکراسی هیچ گونه احترام و ارزشی قائل نشدید. این شما بودید که در یک انتخابات غیر دموکراتیک و فضای کاملا امن سیاسی شرکت کردید. ملت کجا حق انتخاب داشت ؟
باید بدانید که اگر بعد از مدتی از سوی روحانی و روحانی ها ... قتلی ، تجاوزی ، شکنجه ای صورت بگیرد که حتما هم میگیرد شما شریک جرم هستید و همه چیز به نام شما تمام می شود.
در آخر هموطنی که من و امثال من را دیکتاتور مینامی و یا با بسیجی مقایسه میکنی، باید بدانی ما خواستار یک رفراندوم آزاد هستیم که در آن از نوع حکومت گرفته تا پرچم و .... توسط ملت تعیین شود. در پارلمان و مجلسش همه نوع نگرش فکری حضور داشته باشد ( آن چیزی که نه در بیداری حتی در خواب هم برایت تصورش مشکل است) در آن زمان است که اگر مردم مذهبی ترین حکومت و یا تند رو ترین شخص را برگزینند، به رای اکثرییت احترام میگذاریم و آداب و اصول دموکراسی را رعایت میکنیم .
هموطن سی سال است که این حرفها را میزنید ولی راه حلی که این رژیم غیر دموکراتیک خونخوار را سرنگون کند داده اید.
BeantwoordenVerwijderenالبته اگر منظورتان از راه حل اینستکه یک عده بروند کشته بشوند که این اتفاق سی سال است دارد می افتد. اگر منظورتان این است که مردم در انتخابات شرکت نکنند که بارها نکردند و دبدید هیچ اتفاقی نیا فتاد.
حد اقل مردمی که در این گونه انتخابات ها شرکت می کنند و خلاف رای حاکمیت رای می دهند خودی نشان می دهند. شمائی که در خانه می نشینید اصلا دیده نمی شوید.
در خارج نشته اید و آبجو می خورید و برای مردم نسخه می پیچید
محمد خاتمی در دیدار با شماری از فعالان دانشجویی گفت، با "شرکت پرشور" مردم در انتخابات "حماسهای که رهبری میخواستند محقق شد." او میگوید رئیس جمهور باید "با رهبری هماهنگ باشد" و "رهبری هم به او کمک کند".
BeantwoordenVerwijderenمردم کشور من دیگر گرسنه نیستند ، آنها روزی چند وعده گول می خورند ( فریدون فرخزاد )
BeantwoordenVerwijderenخاک بر سر اون مردمی بکنن که در طول تمام این سالها نفهمیدن بین جانی و عالم یه فرقی هست. حتی به دنبال جانی رفتن، نماز خون شدن ریش گذاشتن برای اینکه صدتومن پول بگیرن . جهان میگذره با صدتمن یا بی صدتومن. ولی خیلی بده آدم فاحشه ی مغزی باشه .
BeantwoordenVerwijderenفریدون فرخزاد
و اینجاست که میلیون ها نفر را مستحق احترام نمی دانیم چرا که در انتخابات شرکت کردند (بزرگترین رکن دموکراسی) ، من نیز قبول دارم که تمامی احزاب و افکار می بایست که حضور داشته باشند اما با شرایط خاص ما در داخل کشور حضور سیاست مداری مانند آقای روحانی را به نفع کشورم می دانم چرا که توانایی حل مشکل هسته ای ، تحریم ها و بهبود اوضاع اقتصادی و توجه به آزادی های مشروع مان را داراست ، البته انتظار نداریم که تهران مانند لندن شود . اما امیدواریم با فرهنگ سازی انسان ها را با حقوق شان آشنا کنیم که اگر جامعه ای با حقوق انسانی خویش و دیگران آشنا شود از آن کوتاه نخواهد آمد . و اما دوستانی که از فاحشه مغزی بودن سخن می گویند ، آیا این در اختیار گذاشتن فکرمان در اختیار جملات دیگران نیست ؟ برداشت خودمان و هنر نتیجه گیری را نباید فراموش کرد
BeantwoordenVerwijderenدوست گرامی متاسفانه شما به قضایا به شدت خطی نگاه می کنید. من اولین بار است که وبلاگ شما را می بینم و هنوز فرصت نکردم پست های قبلی شما را بخوانم اما این پست شما متاسفانه باید عرض کنم به عقیده من بسیار ساده انگارانه و بدور از نگرش سیاسی و مهندسی نوشته شده است. محیط های اجتماعی محیط هایی آشوبناک هستند که قوانین آنها منطق خاص خود را دارد. بحران های سیاسی اجتماعی عصر حاضر، سرعت رشد تکنولوژی، رسانه های لحظه ای فراگیر و ... همه مبانی منطقی را دگرگون کرده است حتی مفاهیم ثابتی را چون دموکراسی و حق مردم را. خط فکری شما به شکل زیر است: 1- حکومت ایران حکومتی مبتنی بر شکنجه و قتل و در یک کلام ظلم است. 2- هر گونه مشارکت با این نظام در هر سطح و مرحله ای به معنی مشارکت با آن در تمام ظلم هایی است که این نظام در حق مردم ایران و جهان روا می دارد. 3- انتخابات و شرکت در آن سیرک بزرگی است که این نظام ترتیب داده تا ظلم خود را بپوشاند و به ظاهر خود چهره موجهی بدهد 4- آنهایی که در انتخابات شرکت کرده اند انسانهایی بوده اند که این سه حکم قبلی را درک نکرده اند یا نسبت به آن بی تفاوت بوده اند 5- کسانی که انتخابات را تحریم کرده اند یا به هر علت رای نداده اند انسانهایی بوده اند که این موضوعات را درک کرده اند و یا برایشان مهم بوده است.
BeantwoordenVerwijderenاین پنج حکم به علاوه کمی حواشی دیگر شاکله اصلی فکری حضرت عالی و سایر دوستان که نظری مانند شما دارند را تشکیل می دهد. حالا نوبت منست که به عنوان کسی که رای داده ام از خودم دفاع کنم
و بگویم احکامی که شما صادر فرموده اید همه یکجانبه و فاقد همه جانبه نگری های لازم خصوصا در عصر حاضر می باشد. بگذارید مثالی بزنم شاید در فیسبوک و سایر سایت ها حکایت آندختر را خوانده باشید که به علت بدهی پدر مجبور ازدواج با فرد طلبکار شده بود. داستان از این قرار است که وقتی خواستگار طلبکار متوجه عدم علاقه دختر به این وصلت شد دست به ابتکاری زد تا بلکه دل دختر را با خود همراه کنی و به وی پیشنهاد یک قرعه کشی راداد خواستگار طلبکار پیشنهاد کرد دو سنگ سیاه و سفید را درون کیسه بیاندازیم و قرعه کشی کنیم اگر سنگ سفید خارج شد تقدیر خواسته ما ازدواج کنیم و اگر سنگ سیاه درآمد من طلب پدر تو را خواهم بخشید. دختر با اینکه می دانست کلکی در کار است پذیرفت انگاه خواستگار به شکل فریبکارانه ای دو سنگ سفید درون کیسه انداخت و وانمود کرد که شرایط قرعه کشی عادلانه است دختر که پی به فریب وی برده بود پیش خود حساب کرد چه راههای پیش رو دارد؟ اول بر هم زدن مراسم قرعه کشی با بیرون آوردن هر دو سنگ و نشان دادن ان ها که نتیجه اش به زندان رفتن پدرش به علت بدهی بود و دوم بر هم زندن مراسم بدون نشان دادن سنگ ها و با مساله تحریم که من اصلا تو را نمی خواهم که این هم نتیجه مطلوبی نداشت دختر با ترفندی خاص کیسه بخت را به محلی پر از سنگ های مشابه سنگ قرعه کشی برد و قرعه کشی را آغاز کرد با ترفند خاص زنانه خود هنگام خارج کردن سنگ از کیسه چنان وانمود کرد که سنگ از دست وی لغزیده و به زمین پر از سنگ های مشابه افتاده است. سپس رو به حاضرین کرد و گفت حالا که سنگ از دست من به زمین افتاده است دیگر قابل پیدا کردن نیست اما سنگ درون کیسه نشان خواهد داد که سنگی که من اول انتخاب کردم چه رنگی داشته است اگر سنگ درون کیسه سفید باشد یعنی من سنگ سیاه را نتخاب کرده بودم و بر عکس الخ .... بگذریم از این حکایت بلند اما من می خواهم بگویم نه من به دمکراسی خیانت کرده ام و نه شما بلکه هر یک سعی کرده ایم بر اساس باور ها و روش های مورد اطمینان خود بازی را به شکلی بر سر این رقیب ظالم خراب کنیم الحق که روش من کمی هوشمندانه تر به نظر می رسد. با تشکر