در این روزها همه ایرانیها حال هوای خاصی دارند . عده ای در حال تدارک برنامه شب عید خود و سرگرم خانه تکانی، خرید شب عید از پوشاک گرفته تا آجیل و شیرینی و برنامه ریزی رفتن سفر و جشن و همینطور دیدن اقوام خود و خیلی کارهای خاطره انگیز دیگر هستند .
عده ای هم زانوی غم بغل کرده و به فکر مشکلات ایام نوروز خود هستند. در این روزها افراد کم در آمد بیش از هر زمان دیگر از نداری خود رنج میبرند . پدری که در کل سال حتی نتوانسته کمترین خواسته های فرزندان خود را بر آورده کند و همیشه جلوی خانواده اش شرمگین بوده در این روزها بیش از هر زمان دیگر در رنج و عذاب است.
از طرفی با فرهنگ غلط " چشم و هم چشمی " ما ایرانیها افراد توانمند هم به اندازه کافی به مستمندان فخر میفروشند !
بسیاری از خانواده ها، عزیزانشان بخاطر مشکلات مالی یا سیاسی و و و ... در زندان به سر میبرند که آنها هم در این روزها از شرایط روحی خوبی برخوردار نیستند .
سوالی که در این روزها بیشتر از هر زمان دیگر در ذهنم خطور می کند اینست که براستی چند درصد از همیهنانمان از فرا رسیدن نوروز شادند ؟
Geen opmerkingen:
Een reactie posten