zondag 15 december 2013

بــی فرهنگ نبودیم، بــی فرهنگمان کردند!


 خانم فرناندا لیما مجری برزیلی برنامه قرعه کشی جام جهانی ۲۰۱۴ که صفحه فیسبوکش مورد حمله شدید کامنت‌های توهین و تهدید‌آمیز ایرانیان قرار گرفته بود در گفتگو با فرانس۲۴ گفت: "هر فردی مسئول فرهنگی ست که در آن زندگی می کند!"
ایشان حتی  از ایرانی ها  پوزش خواستند و قول دادند در آینده در چنین برنامه هایی نوع پوشش مناسبی داشته باشند.
 
هر چند که با شنیدن این خبر عده بسیاری از هموطنان از دست دولت سانسورچی و حرکت زشت جوانان بی فرهنگمان خجل زده شدند ولی فقط جهت اطلاع خانم فرناندا لیما باید عرض کنم تا چند دهه پیش اینگونه طرز پوشش در کشور ما کاملا عادی و جا افتاده بود.
متاسفانه بعد از انقلاب ننگین اسلامی اصالت‌هاي فرهنگي مان را تا حدی از دست دادیم و عده ای از جوانان تنها چیزی که از رهبران نالایق اسلامی به ارث بردند بی اخلاقی و فساد بود.
 
با دیدن این عکس ها براحتی میتوان پی برد که جامعه ما پیش از انقلاب از لحاظ فرهنگ در چه سطحی بوده و حال به کجا رسیده .... که برای چنین پوششی واکنش نشان می دهند! 

 
 
برای دیدن بیش از چند هزار عکس دیگر از گذشته ایران می توانید عضو صفحه فیسبوکی { تاریخ در تصویر } شوید:  https://www.facebook.com/TarikhDarTasvir
 
 
 

2 opmerkingen:

  1. هیچ گلستانی یکشبه گلستان نمیشود و هیچ خرابه هم یکشبه به این نقطه نرسیده است.

    با نهایت تاسف روند فرهنگ زدایی در تاریخ معاصر میهن ما که همواره یکی از مناطق فرهنگ ساز جهان بوده است, از کودتای ١٢٩٩ بر علیه حاکمیت مشروطه آغاز شد. پس از کودتای سوم اسفند ١٢٩٩, رضا خان حکومت پهلوی را با حمایت پنهان و پیدای قدرتهای بزرگ بنیانگذاری نمود و با مشت آهنین بر علیه مردم و مخالفین استبداد و ارتجاع به حکومت خود ادامه داد. محمد رضا شاه هم پس از کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢ همان راه دیکتاتوری و استبدادی پدرش را ادامه داد. در تمام این مدت پنجاه سال, گروه های سکولار و دموکراتیک و مترقی سرکوب شده و روشنفکران, آزادیخواهان, نویسندگان فعال زندانی میشدند.بنابر این طبقه فرهنگ ساز جامعه هرگز فرصت فرهنگ سازی نداشتند. در عوض آخوندها و ارازل و اوباش در نهایت آزادی مشغول پخش ارتجاع, خرافه و لمپنیسم در جامعه بودند. این جماعت که مشخصا با کودتای ٢٨ مرداد به صحنه سیاسی کشور آمده بودند تا روشنفکران را سرکوب کنند, در میدان خالی از اغیار ان روزگار و در قرق سیاسی آنروزها که با هدف حفظ استبداد آریامهری برقرار شده بود, فرهنگ خود را رواج میدادند. فیلمفارسی های آنروزگار خود نیز به نوبه خود و در زیر نگاه های وزارت فرهنگ ان روزگار, که مسئول سانسور رژیم بود, رفتارهای لمپنی را تحت عنوان "جوانمردی" و "مردانگی" به خورد جامعه ان روزها میدادند. بسیجیان امروز و چماقداران حزب الله خود محصول فرهنگ لمپنی رژیم شاه هستند. متاسفانه هنوز هم طرفداران استبداد و ارتجاع آریامهری, درست مثل عمامه به سران حاکم معیاری جز "لباس پوشش ظاهری" برای قضاوت در مورد "فرهنگ" نمیشناسند. لباسی شیک که رژیم شاه بر روی ظاهری عمیقا سنتی و ارتجاعی پوشانده بود تا عمق جامعه مسخ شده و بی فرهنگ آریامهری را از چشم بیننده مخفی نماید. صد البته که این معیار, معیاری است معیوب و معوج. اما صد البته آزادیهای دموکراتیک و شهروندی, که لازمه فرهنگ سازی انسانی و دموکراتیک است, هرگز در بررسی های این جماعت جایی ندارد.
    بله بی فرهنگمان کردند, انهم با کودتاهای زنجیره ای که یکی پس از دیگری برای به بند کشیدنمان در این میهن زجر دیده براه انداختند تا استبداد را ابد مدت کنند و دو انقلاب مشروطه و انقلاب بهمن ٥٧ را به بیراهه استبداد و ارتجاع بکشانند و نهضت ملی نفت را که نهضتی اصلاح طلبانه بود نابود کنند. تنها در سایه این استبدادها بود که میشد فرهنگ دموکراتیک را نبود کرده و فرهنگ ارتجاع و لمپنیسم را جایگزین نمود.

    BeantwoordenVerwijderen