zondag 27 mei 2012

اتحاد بین کاربران برانداز رژیم در بالاترین

سی سه ساله جمهوری اسلامی کشور ما را بطوری شخم زده و ویران ساخته که اکثریت ملت افسرده و از زندگی ناامید شده اند. هر روز شاهد بد ترین خبرهای ناگواراز پسرفت کشور و همینطور مسائل نقص حقوق بشری ( اعدام ،زندان ، شکنجه و تجاوز و و و ...) هستیم.
کشوری که از لحاظ اقتصادی روزگاری دومین قدرت آسیا را داشته، حال جز آخرین ها است! یک عده انسان کاملا نالایق و جنایتکار بر میلیونها ایرانی حاکمیت میکنند.
شاید آمار دقیقی وجود نداشته باشد ولی حدود %۸۰ ملت از این وضعیت ناراضی بوده بطوری که اکثر جوانهای مملکت بخاطر نبود آزادی و مشکلات اقتصادی به فکر ترک کشور می باشند.
به فرد ایرانی که روزی در تمام دنیا با شخصیت و احترام کامل برخورد میشده، حال با دیده تحقیرمی نگرند.
 آمار دقیقی نیست ولی شاید %۵ از ملت چه در داخل یا خارج از کشور به فکر مبارزه با سران جمهوری اسلامی و حاضر به هزینه دادن برای رسیدن به آزادی بوده باشند. متاسفانه از آنجاییکه در سی سه سال قبل زمان انقلاب همه گروه ها با هم اتحاد داشته و برای بر اندازی حکومت پهلوی به هم اعتماد کرده و بعد از انقلاب یک جورایی همه از هم ضربه خوردند، دیگر آن تجربه تلخ  بین گروه ها باعث شده  بی اعتمادی بقدری باشد که حتی امروز هم همین محدود افراد مبارز نتوانند براحتی کنار یک دیگر بایستند.
از طرفی کمک های میلیون دلاری که از طرف غرب به اپوزیسیون آن زمان میشده هم خبری نیست و این چند درصد مبارز آزادیخواه فعلی با دست خالی و یک دنیا نفاق، مشغول مبارزه  با حکومتی بوده  که تمام سرمایه های کشور را برای بقای خود و سرکوب کردن مخالفین هزینه میکند.
به صراحت میگویم مهمترین مشغله ذهنی هر شخص مبارز (از رهبران تا افراد کاملا معمولی) این بوده که به چه صورت باید مبارزه کرد و چاره کار در چیست؟  از آنجایکه تفاوت سلیقه در بین افراد و رهبران اپوزیسیون بسیار بوده حتی نتوانستند در بعضی از موارد حتی کوچکترین وجه مشترکی برای اتحاد داشتن پیدا کنند.
همگی میدانیم بدون اتحاد کاری از پیش نمی رود و اتحاد داشتن %۱۰۰ هم در عمل امکان پذیرنبوده و نیست.  فعالان یا رسانه هایی هستند که هنوز به اصلاحات اعتقاد داشته و ماندگاری رژیم برایشان به مراتب مهمتر از رسیدن به آزادی و دموکراسی با شراکت دیگر گروه ها است. ( اتحاد با دیگر تفکر ها را ننگ میدانند! )
حال بنده به عنوان یک ایرانی آزادیخواه از " تمام گروه های برانداز" که در فردای آزاد ایران به دموکراسی و رفراندوم اعتقاد داشته خواهشمندم بدون توهین و یک دیگر را متهم کردن و همینطور پیشداوری کردن دست اتحاد به سوی یک دیگر دراز کرده تا بتوانیم  رژیم خونخوار اسلامی  را به زانو در بیاوریم.
فراموش نکنیم برادران و خواهران مبارزمان در بند رژیم، تمام چشم و امید شان به ما است. ( اگر خود یک اعدامی می بودید چه انتظاری از فعالان سیاسی میداشتید)    
اگر قرار بر بهانه گرفتن یا تمسخر گروه ها باشد، بی شک هر گروهی نقطه ضعف خود را دارد که میتوان براحتی برای هر تفکری صد ها مطلب برای نفاق انداختن نوشت. 
دیگر آب به آسیاب دشمن ریختن بس است.
  بیاید نه در حرف بلکه یک بار هم که شده در عمل از هم حمایت کرده و نگذاریم میهنمان از این که هست ویرانتر گردد.  
 

Geen opmerkingen:

Een reactie posten