woensdag 20 juni 2012

نظر رضا شاه بزرگ در مورد سکولاریزم در سفرنامه مازندران



"... آنچه که از همه مهمتر، و غيرقابل عفو است، اختلاط سياست است با مذهب، که تمام سلاطين صفويه شريك در اين اشتباه اند، وشاه عباس مخصوصاً اين اشتباه را خيلی غليظ کرده است.
 اگر چه اين اختلاط و امتزاج کاملاً حكايت از ضعف قوای مرکز می نمايد، ولی سلاطين صفويه به مناسباتی، که در اين سفرنامه جای ذکر آن نيست، تا يك درجه متعمداً يا از روی بی فكری و اشتباه اين خلط مبحث را تعقيب، و گاهی هم تشديد می کرده اند.
دلايلی که شاه عباس و ساير سلاطين صفويه را در تعقيب اين موضوع مهم بخواهند تبرئه نمايند، به نظر من وافی و رسا نيست، زيرا در قضايای تاريخی عمر يك نفر و عمر يك سلسله را نبايد مأخذ قرار داد.
بلكه عمر تاريخ را بايد در نظر گرفت، که اتخاذ يك تصميم نارسا، تا چه مدت و زمانی ممكن است يك جامعه و امتی را بيچاره و فرسوده نمايد.
 شبهه و ترديدی نيست که مذهب و سياست دو اصل مقدسی است که در تمام موارد، جزئيات اين دو اصل بايد مطمح نظر زمامداران عالم و عاقل باشد و دقيقه ای از آن غفلت نورزند، ولی اختلاط آنها با يكديگر نه به صرفة مذهب تمام می شود، نه به صرفة سياست اداری، و بالمال در ضمن اين اختلاط و امتزاج، هم مذهب سست و بلااثر می گردد، و هم سياست رو به تمامی و اضمحلال می رود.
 اگر چه ضربت اين تصميم مهلك را خود سلسلة صفويه در زمان سلطان حسين بهتر از همه ديدند، مع هذا نتيجة اين تصميم غير عاقلانه را نبايد در دورة صفويه ملاحظه کرد، بلكه بايد با تاريخ همراه آمد، و تأثيرات آنرا در ايام سلطنت قاجاريه تماشا نمود که پاية مذهب و سياست برروی چه منوالی چرخيد، و به چه فلاکتی منتهی شد. آنهائی که مذهب و سياست را مخلوط به هم نمايند، هم انتظامات دنيا را مختل کرده اند، و هم انتظارات آخرت را تخريب نموده اند.
گاهی هم بالمره، نتيجه، برعكس مقصود به دست می آيد، يعنی روحانيون کشيده می شوند به طرف دنيا، و سياسيون به طرف آخرت، و اين همان اختلالات عظيمه ايست که اصول زندگانی مردم را دچار تزلزل کرده، آنها را می راند به جانب ريا و تزوير و دورغگوئی و فساد و دوروئی..."

سفرنامه مازندران رضا شاه بزرگ ص 17

Geen opmerkingen:

Een reactie posten